WTH

:)

WTH

:)

پوففف

به اون نقطه رسیدم ک دگ نمیکشم 

خسته شدم

مخم له شده

افسرده شدم

خلاصه نگم برات...

حس میکنم میخوام یه دیوارو جابجا کنم هرچی زور میزنم نه تنها اون جلو نمیره منم خسته تر میشم


تف به این مملکت ک انگار فقط تو لجن دست و پا میزنی و پایین تر میری...



امروزو تعطیل کردم دارم میرم مهمونی.ّّاسترس دارم

نظرات 3 + ارسال نظر

وقتی توصیف به این درستی می کنی چیزی نمی تونم بگم.

نمی تونم مشکلات مملکت رو ببینم و بی خیال باشم.

واقعا..
هممون توی اغماییم...ظلم میبینیم و کاری نمیکنیم...بی حس بی حس...

Pooneh جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:26 ب.ظ http://pooneh75.blogfa.com

خَلسه!:||||| :||||

#خلسه

امین اتاقک جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:05 ب.ظ http://otaghak.blogsky.com

اوووه چه خبره شلوغش کردی

تازه تازه داری میای تو جریان.. این اولشه صب کن حالا..

دیر اومدی زود نخوا برو

بعدشم مگه هرکولی میخوای دیوار جا به جا کنی!
شما همون خورده سنگای جلو پاتو بزن کنار.. دیوار پیشکش

خسته هم شدی سرتو بکوب به همون دیواره خوب میشیاااا

دگ یه دلی از عزا (؟)عذا(؟) دراوردم خیلیم دلت بخاد از سخنان و درددل های گوهربار من فیض ببری

نچ نچ نچ...ببینااا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد