WTH

:)

WTH

:)

سلام بچه هااااا......خوبین؟؟؟؟؟؟؟؟امتحانا که انشالله تموم شده نه؟من 28خرداد تموم شدن.....حدودا یه ماه پیش پام دررفت.........اونم روی زمین صاف!!!!داشتم راه میرفتم که پام قشششششششنگ پیچید!!!!!دیگه خلاصه رفتیم جا انداختیم.........ولی خدایی سلامتی نعمت بزرگیه چون واقعا فاصله ی بین تختم تا در اتاق که سه چهار متر بیشتر نیست رو با زحمت میرفتم............حلا اینو وللش.......دیشب از شمال اومدیم...........بددد نبود جاتون خالی.......دیگه چی بگم؟؟؟؟همین دیگه حرفام تمومید............اینم لغت نامه ی لات ها:  

 فطیر : یعنی خیلی یعنی خیلی زیاد یعنی اونقدر که نشه فکرش را کرد 

گرخید : گرخیدن یعنی ترسیدن یعنی کپ کردن یعنی کم آوردن یعنی قافیه رو باختن 

آجر : یعنی سیب زمینی! یعنی 1000کیلومتر اون طرف تر از بی احساسی 

شوخی افغانی: یعنی هر مدل شوخی که حال طرف روا تا حد سکته پیش ببرد 

زاق : یعنی ضایع یعنی زاقارت یعنی یه کامیون کار اشتباه 

سگ برگر : احتمالا غذایی است که خورده شده و باعث شده دهان طرف بوی یک کامیون پیاز بدهد و همراه با بو های دیگر 

شاسی: اشاره به قد دارد 

ترکوندن : یعنی حال پخش کردن اساسی یعنی فراهم کردن یعنی رسوندن یعنی خوب و اساسی رفتار کردن یعنی بون نقص بودن 

پیاز : یعنی خنگ یعنی مشنگ یعنی تو که عین بز نگاهم میکنی وقتی میگویم دوستت دارم 

شیمبل:معمولا به جاسازی کردن یا مخفی کردن میگن 

چنیم:وقتی میحواهی از چیزی تعریف کنی از این اصطلاح استفاده میکنی 

بشقل : تغییر داده شده بقل(قل دادن) به معنی بده بیاد 

گون به آدمی میگن که هر چی بهش میگی نمیفهمه و در کا آی کیو ش پایینه 

گولاخ : گولاخ به ترکی یعنی گوش و در کل به آدم درب و داغون و نخراشیده میگن 

تهران51: آدم دولتی کارمند 

ملی شد: همه فهمیدن 

میرزا مقوا: کنایه از آدم لاغر و لق لقو 

اوپدیس کردن: صدای ضبط را تا آ خر بلند کردن 

چریدن: به معنی داشته باش 

چوخلصیم: یعنی خیلی مخلصیم 

بی سیمچی رو زدن: وقتی با موبایل ی هویی قطع میشه گفته میشه 

نبشی دادن: سوتی دادن گاف دادن 

دوومنگل: ماتیز 

ژولیت: مامور کلانتری 

خسته: یه صفت به معنی حرفه ای و کار کشته 

اونجا هیچی آنتن نمیده: در توصیف جاهای خیلی پرت گفته میشود 

چلاسیدن: ترکیب ماسیدن و چسبیدن و پلاسیدن کنایه از آدمی که دپ شده 

سی جی: به معنی آدم خز موتور باز 

بدن کار: یعنی بدن ساز یعنی ارنولد یعنی زیبایی کار 

اوشکول: غربتی گیج معادل پیه 

برو جلو بوق بزن: زیاد حرف نزن 

چلغوز: عقب مانده گیج 

چمنتیم: مخفف چاکرتیم نوکرتیم مخلصتیم 

خیالی نیست: مهم نیست مساله ای نیست 

جیک ثانیه: زود سریع 

دودره: کلک زدن حقه بازی کلاه گذاشتن سر کار گذاشتن کسی 

دیفار: دیوار  

سیریش: سمج 

سوتی دادن: ضایع کردن خراب کردن انجام دادن کاری بر خلاف قاعده معقول 

سیابازی: حقه بازی شارلاتان بازی 

شاسکول: مسخره خل 

شاسی بلند: قدبلند 

قات زدن:قاتی کردن جوش آوردن آشفته و عصبانی شدن 

قزمیت: آدم عقب افتاده 

آخرشه تهشه اندشه: پایان نهایت در کار مورد نظر خبره و تمام بودن 

آلبالو: تقریبا معنای خاصی ندارد و برای ضایع کردن طرف مقابل به کار برده میشود 

آنتی حال زدن:ضد حال زدن حال طرف را در شرایط خاص گرفتن 

آواکس: خبرچین 

آینه بغل اتوبوس: به گوش های پهن و ایستاده و بزرگ گفته میشود 

آیکیو:باهوش زرنگ یا برای مسخره کردن هوش طرف به کار میرود 

اتو کشیده: آدم شق و رق 

اجمالتیم:کوچک شده شما هستیم 

اخرابتیم:خرابتیم 

ارجینال: اصیل منحصر به فرد 

اشتب : مخفف اشتباه 

افتض: مخفف افتضاح 

افقی شدن : مردن 

اوت: پرت  

با اتیکت: با شخصیت 

باتری قلمی: لاغر مردنی 

با حال: با معرفت با مرام 

با دنده سنگین رفتن: عجله نداشتن آرام و با طمانینه راه رفتن 

بچه راکفلر: بچه پولدار 

بچه مثبت:آدم سر به راه 

بچه پاستوریزه: بسیار تمیز و مرتب 

بروبچ: مخفف بر و بچه ها 

پسی: پسر 

دخی: دختر 

بیلبورد: نهایت تابلو شدن 

پاچه خوار :چاپلوس 

پارازیت: اختلال مزاحمت 

تگری شکوفه:حالت تهوع بالا آوردن 

پایه:اهلش هست همراهی میکند 

پیچ پلیسی: کشیدن ترمز و دور زدن ماشین 

تابلو:انگشت نما مشهور 

تریپ: قیافه سبک شیوه 

تی تیش:به کسانی گفته میشود که خیلی وسواس دارند و در هر کاری خیلی حساس هستند 

جوات: بی کلاس 

جیرجیرک: پر حرف 

چراغ خامش:مخفیانه 

حسش نیست: حوصله اش را ندارم 

خالی بند: دروغ گو 

خبرگذاری: سخن چین 

خفن:بی نقص خوب و تحسین برانگیز یا برای هر نوع اغراق به کار میرود 

دور سه فرمان: کسی که خیلی مشکل دارد بسیار قاطی 

کره: خیلی باحال 

رادار: جاسوس 

سه: مایه شرمندگی 

شیرین عسل: چاپلوس بادمجان دور قاب چین 

سیرابی: توهینی قدیمی از دوره برادران آب منگل 

بروبکس(یافقط بکس):همان بر و بچ 

نمور(نموره):جزئی کوچک کمی 

نک و نال: ناله و زنجموره 

بریدن:کم آوردن ناتوان شدن 

فک زدن:خیلی حرف زدن ایضا چانه زدن 

فنچ(فنچول): دختر کم سن و سال 

هاگیرواگیر:گیر و دار شلوغی و پلوغی 

قزل قورت: گرسنگی شدید 

شله زرد: شل وارفته 

صفاسیتی: کنایه از لذت زیاد بردن 

قه ثانیه:فورا 

کل کل کردن: لجبازی کردن 

گرخیدن: ترسیدن 

گیر سه پیچ: سماجت بسیار 

کف و خون بالا آورد(قاطی کرد):خیلی تعجب کرد خیلی هیجان زده 

آمپر چسبوند:عصبانی شد 

مگسی شد: عصبانی شد 

آنتن:آدم فروش خبر چین  

یول :گیج مراجعه کنید به شاسکول 

شلخک: همین جوری اله بختکی 

خز: آخر جوات بی کلاس بالای شهری 

خز و خیل(خز و پیل): خز و دوستان اجتماعی چند خز 

زاخار:مزاحم چیز ضعیف و بی کلاس 

تریپ مرگ:بسیار بد حال و ایضا بسیار باحال 

خط خطی ام: اعصابم خورد است 

سیستم: هر چیز الکترونیکی که به هر وسیله ای سوار میشود 

تابیل: نوعی تابلو ضایع کردن 

زابیل: تابلو بودن ضایع 

خالتور: موسیقی جوات 

زابلو: تلفیقی از تابیل و زابیل با اشاره به ریشه کلمه 

ببینیم با: بگیر بنشین سر جایت بی خیال بابا این طور ها هم نیست 

آژیر باش: حواست جمع باشد 

کیشمیشی: در هم و بر هم قاتی 

بزنگ بتلف: تماس بگیر تلفن کن 

تیلیف: شماره تلفن  

آویزون: به کسی گفته میشود که به کسی وابسته است، انگل 

======================= 

 

خودم که کلی خندیدم به اینا.....................فعلا بااااااای...........